مصاحبه با دانشجوی ترم آخر پزشکی خانم رایحه رئیسی
خلاصه مصاحبه
فایل صوتى مصاحبه
متن مصاحبه
امروز با رایحهی عزیز قراره در مورد رشتهی پزشکی صحبت کنیم و همهی جزئیاتی که شما باید در مورد این رشته بدونید برای انتخاب این رشته رو با همدیگه بررسی بکنیم.
من دانشجوی سال آخر و ترم آخر رشته پزشکی هستم. ورودی مهر 95 دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. و انشاالله شهریور امسال درسم رو تموم میکنم و هر سوالی که باشه در خدمتتون هستم.
همون طور که اکثریت میدونن رشتهی پزشکی یکی از سه رشتهی پرطرفدار شاخهی علوم تجربی محسوب میشه و همین موضوع رقابت برای پذیرش در دانشگاههای علوم پزشکی رو برای این رشته علیالخصوص توی دانشگاههای روزانه چالش برانگیز کرده. خب سه تا رشتهای که خیلی وقتها بچهها در همون تماس اولمون که میخوایم پروسهی مشاوره رو شروع بکنیم مطرح میکنن و که جزو رشتههای تاپ محسوب میشه رشتهی پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی هست.
سوال اصلی که پیش میاد اینه که اصلا چرا این رشته جزو رشتههای پرطرفدار و محبوب کنکوریها محسوب میشه؟ من اگه بخوام چیزی که خودم از این رشته متوجه شدم که توی دید بچهها هست رو آنالیز بکنم معمولا چند تا علت خیلی خاص داره که بچهها این رشته رو با اشتیاق انتخاب میکنند:
بحث اول موقعیت و پرستیژ و جایگاه اجتماعی هستش که این رشته توی جامعه داره.
مورد دیگه بحث مقبولیت فرد هست. به هر حال هرکسیکه در این رشته قدم میذاره در درجهی اول در دید خودش و بعد از اون خانواده و جامعه تا حد زیادی مقبولیت به دست میاره و پذیرش اون فرد توی جامعه با دید دیگهای هست و اکثرا با دید دیگهای بهش نگاه میکنن. خودش در درجه اول از این که تونسته تو یه رشتهای که انقدر پر مخاطب و پرطرفدار هست قبول بشه اعتماد به نفس خیلی خوبی رو کسب میکنه.
و موضوع دیگه بحث درآمد هست که بچهها رو وسوسه میکنه که این رشته رو انتخاب بکنن. من میتونم بگم درآمد نسبتا بالا نسبت به اقشار دیگهی جامعه. حالا این که کلمهی نسبتا استفاده میکنم جزو مواردی هست که تا چند دقیقهی آینده در موردش حتما صحبت میکنیم که اگه بچهها دید اشتباهی دارن تصحیح بشه. و در ادامه سوالاتی که هست قطعا کمک میکنه که ببینیم چقدر این تصویری که از رشتهی پزشکی توی ذهن کنکوریهای ما هست با واقعیت این رشته مطابقت داره.
به صورت کلی من بخوام در رابطه با سالهای تحصیل این رشته توضیح بدم رشتهی پزشکی و شاخههای مختلفی که داره تو این رادیو مدیکال بحث میشه ولی به صورت کلی ما صحبتمون رو با دورهی جنرال فیزیشن یا همون پزشک عمومی شروع میکنیم که توی همه دانشگاهها هفت سال هست.
حالا یه شیوه نوینی اضافه شده اخیرا که بچهها یه سری یه ترم زودتر میتونن تموم کنن توی مدت زمان شیش سال و نیم ولی در اکثر دانشگاههای علوم پزشکی برنامهای که تا این لحظه تدوین شده بر اساس تربیت پزشک عمومی توی مدت زمان هفت سال هست. در واقع این هفت سال، هر سال شامل دو ترم تحصیلی هست که مجموعا چهارده ترم میشه که این ترم ها در مقاطع مختلف تقسیمبندی میشه.
سوال خیلی خوبی پرسیدید چون این سوال کمک میکنه که بچهها این رشته رو با دید باز انتخاب بکنن با توجه به اینکه رشتهی پزشکی رشتهای هست که فرد سالهای نسبتا طولانی با دانشگاه و بیمارستان در ارتباط هست خیلی مهمه که این رشته رو با دید باز انتخاب بکنند و مثل خیلی از رشتههای دیگه نیست که فرد بگه چهار سال میرم دانشگاه یه رشتهای میخونم و فوقش اگه دوست نداشتم میام یه رشتهی دیگه رو انتخاب میکنم.
از طرف دیگه این سالهای نسبتا زیادی که توی رشتهی پزشکی وجود داره مصادف هست با سالهایی که خیلی از همسالان ما تفریحات خیلی زیادی دارن که خب ما دانشجوهای پزشکی به خاطر رشتهای که انتخاب کردیم نمیتونیم همهی اونا رو داشته باشیم اگر بخوایم تو کارمون موفق باشیم. و خیلی وقتا مجبور هستیم که رشتهمون و کارهایی که در راستای رشتمون لازمه انجام بدیم رو به کارهای دیگه اولویت بدیم به خاطر همین باید با دید باز انتخاب بکنیم که دچار Burnout یا فرسودگی شغلی و رشتهای نشیم.
لازمه فردی که این رشته رو انتخاب میکنه با علاقه انتخاب بکنه و از کار کردن تو محیط بیمارستان لذت ببره، از این که بتونه کاری برای بیمار انجام بده لذت ببره، صبور باشه.
بعضی از بچهها به اشتباه فکر میکنند که از همین روز اول وقتی رشتهی پزشکی رو انتخاب کردن وارد محیط بیمارستان میشن و قراره که توی manage و درمان بیماریها نقشی داشته باشن. در سالهای ابتدایی تحصیل در رشته پزشکی، دانشجو بیشتر در حال سپری کردن درسهای علوم پایه هست و لازمه که فرد صبور باشه تا به مرحلهی ورود به بیمارستان برسه که جلوتر خدمتتون توضیح میدم.
علاقه از همهی آیتم ها و فاکتور های دیگه مهمتره. از دانش آموزهای مختلف شنیدم که فکر میکنن مثل خیلی از رشته های دیگه بعد از اتمام کنکور دیگه آزاد میشن، زندگی عوض میشه، و دیگه لازم نیست درس بخونن.من میخوام همینجا خدمت تک تک کسایی که به رشتهی پزشکی فکر میکنن و میخوان واقعا از حرفه پزشکیشون درآمدی داشته باشن بگم که اینطور نیست!
یعنی لازم هست که حتی بعد از ورود به دانشگاه شما حتما برای موفقیت توی این رشته درس بخونید. کسانی هم بودن که به نوعی این هفت سال رو سپری کردن ولی بعدا تمایل زیادی ندارن که در زمینه پزشکی کار بکنن و از این زمینه کسب درآمد داشته باشن اونا بحثشون جداست. ولی کسانی که به صورت حرفهای میخوان تو این مسیر جلو برن و انشاالله پزشک موفقی باشن، باید بدونن که علاوه بر کنکور بعد از کنکور هم باید لایف استایل متفاوتی نسبت به بقیه کسایی که رشتههای دیگهای رو میخونن داشته باشن.
از طرف دیگه چیزی که خیلی مهمه توی این رشته بحث team work(کاره تیمی)هست. این روزها بالاخره هر کدوم از ماممکنه به خاطر خودمون یا اعضای خانوادهمون مراجعه به پزشک و شاید بیمارستان داشته باشیم به خصوص تو ایام کرونا. همیشه بحث team work تو زمینه پزشکی وجود داره. و ارتباط اجتماعی باید وجود داشته باشه. حالا پزشک با پرستار، بعضاً پزشک با خدمه بیمارستان، یا پزشک با پزشک های رشتههای دیگه.
خیلی وقتها ما تو بیمارستان در مورد مدیریت یک بیمار که مسائل متفاوتی میتونه داشته باشه یه سری برگههای مشاورهای میذاریم و از پزشک های دیگه هم میخوایم که بیان کمکمون بکنن. پس ارتباطات اجتماعی میتونه خیلی موثر باشه.
بنابراین کسانی که در مجموع خیلی به محیط بیمارستان علاقه دارند، مسولیت پذیر هستند، از بودن تو بیمارستان لذت میبرند، از این که بتونن لبخندی رو به بیمارشون هدیه بکنند لذت میبرند و کسانی که مسئولیت پذیر هستند میتونند مناسب تحصیل در این رشته باشن.
مسئولیت پذیری خیلی مهمه.ممکنه که بعدا افرادی که الان در ویس چت ما هستند هر رشتهای رو در پزشکی انتخاب بکنند. باید بدونند که رشتههای مختلفی وجود داره که همشون نیازمند مسئولیتپذیری هستن. یعنی اینطوری نیست که فرد بگه مثل بقیه شغلها من محدودیت تایم کاری دارم. ممکنه که شما خیلی وقتها آنکال باشید. حالا چه توی مقطع پزشکی عمومی چه تخصصها که بعدا انتخاب میکنید ما در برابر جون بیمار مسئول هستیم و اینطور نیست که مثلا بگیم خب من صبح میرم بیمارستان ظهر میام خونه تموم میشه البته بسته به انتخاب رشتههای مختلف فرق میکنه ولی به صورت کلی مسئولیت پذیری همچنان یکی از آیتمهای خیلی مهمی هست که نیازه یک فرد داشته باشه تا بتونه فرد موفقی از دید جامعه و بیمارهاش تلقی بشه.
بله حتما، به صورت کلی هفت سالی که ما داریم هر سال شامل دو ترم تحصیلی هست که مجموعا چهارده تا ترم داریم. توی اکثر دانشگاهها برنامهی چهارده ترم به این صورت هستش که پنج ترم اول مقطع علوم پایه میشه.
که اگر بخوام از درسهایی که تو این مقطع علوم پایه هست چند نمونه رو مثال بزنم درس آناتومی هست که خودش به سه قسمت تنه، سر و گردن، و اندام تقسیم میشه. بچهها بیشتر با موقعیت اعضای مختلف بدن آشنا میشن و ارتباطات اعضا با اعصاب و عروقی که به اون ارگانها عصبدهی و خون رسانی میکنن. آناتومی یکی از مهمترین و بیسیک ترین درسهاست ک بعدا هم تو واحدهای بالینی خیلی به درد بخور و کمک کننده هست.
غیر از درس آناتومی درس بافتشناسی یا هیستولوژی هست که با بافتهای مختلف بدن آشنا میشیم.
درس فیزیولوژی هست که این درسها جزو مبانی اصلی رشتهی پزشکی هستن. فیزیولوژی درسی هست که ما با کارکرد ارگانها و اندامهای مختلف بدنمون آشنا میشیم.
درس امبریولوژی و جنین شناسی، بیوشیمی، ژنتیک، فیزیک پزشکی، درس باکتری شناسی، ویروسشناسی و پاراسیتولوژی و انگلشناسی هم از درسهای علوم پایه هستن. درس تغذیه، درس ایمونولوژی، پاتولوژی، روانشناسی، بهداشت و زبان تخصصی به همراه چهارده واحد دروس عمومی با عناوینی مثل اندیشه انقلاب اسلامی و... خواهد بود که بسته به برنامهریزی دانشگاههای علوم پزشکی مختلف این درسها طی پنج ترم مختلف ارائه میشه.
یه مقداری ممکنه که برنامهها با همدیگه متفاوت باشه ولی کلیت کار همینی هست که خدمتتون گفتم.
بعد از پنج ترم بچهها یک امتحان جامعی رو تحت عنوان امتحان علوم پایه شرکت میکنند که سوالات این امتحان از مباحثی هست که خدمتتون عرض کردم و قبولی تو این آزمون همراه هست با ورودشون به درسهایی که میشه گفت مرز بین درسهای بالینی و علوم پایه هستش که ترم ۶ و ۷ رو ما خواهیم داشت.
بعد از موفقیت تو آزمون علوم پایه. توی ترم ۶ با درسهایی مثل بحث سمیولوژی یا همون شرح حال گیری هست که در واقع کلیات اونچیزی که لازم هست یه پزشک عمومی بدونه که چه مواردی توی شرح حالگیری لازمه و اصلا چطور باید با بیمار برخورد بکنه توی هر بیماری که شک پزشک رو برمیانگیزه چه سوالاتی رو باید بپرسه که به سمت تشخیص اصلی بره و.... درسی داریم به اسم فارماکولوژی که اصول بنیادی داروها هستش این که برای هر بیماری به چه صورت و با چه دوزی دارو تجویز بشه. یکی از بنیادی ترین و مهم ترین درسهاست که بعد از اون توی بالین هم خیلی استفاده میکنیم از این درس.
و همینطور درس پاتولوژی اختصاصی که یه بخشیش رو بچهها تو علوم پایه تحت عنوان پاتولوژی عمومی خوندن و بعد از اون پاتولوژی اختصاصی رو در ترم ۶ داریم.
ترم هفت شامل کورسهای مختلفی میشه که مباحث تئوری هستش که دانشجو رو آماده میکنه برای ورود به دوران استجیری یا همون دورهی کارآموزی.
توی دوران کارآموزی بچهها صبح تا ظهر همراه اساتید در بیمارستان بیماران رو ویزیت میکنن. شاید شنیده باشین که توی دوران استیجری شما ورودتون به مرحلهی بالینی هستش که میشه گفت اونجاست که یه مقدار پزشکی برای بچهها جذابتر میشه یعنی ۷ ترم اول بیشتر جنبهی یادگیری مباحث پایهای رو داره.
بعد از اون ترم ۸ ، ۹، ۱۰ و ۱۱؛ چهار ترم دوره کارآموزی هست که همونطور که گفتم یه سری دروس بالینی شامل بخشهای مختلف مثل بخش عفونی، بخش طب اورژانس، بخش زنان، بخش قلب، بخش روانپزشکی، اطفال، بیهوشی، اعصاب، جراحی، داخلی، اورولوژی، ارتوپدی بهداشت، چشم و ایانتی(ent).
این بخشها رو بچهها به صورت دورههای مختلف میگذرونن که بعضی از این بخش ها رو اصطلاحا بهش میگیم بخشهای مینور که طول دورهش یک ماهه هست و بعضی از بخشها به جهت اهمیتش و اینکه یه پزشک عمومی بعدا باید بیشتر از این بخشها بیمار ببینه و تجربهی بیشتری تو این بخش باید داشته باشه دورهی طولانی تری دارن و ما بهشون میگیم دروس ماژور که شامل داخلی جراحی، زنان و اطفال میشه. و مابقی بخشهایی که بهش اشاره کردم بخشهای مینور ما هستن و طول دوره یک ماهه دارند.
بعد از این چهارترم، باید هر دانشجویی توی آزمونی مثل علوم پایه که یک آزمون جامع هست شرکت بکنه. این آزمون اسمش آزمون پیش کارورزی یا پره اینترنی هست که مرز بین ورود دانشجو از مرحلهی کارآموزی به مرحلهی کارورزی هست.
دوره کارورزی همون دورهی اینترنی هست که بیشترین دخالت دانشجو در عمر بیمار و بیمارستان محسوب میشه و میشه گفت از اونجا هست که دیگه عزیزان ما که دوست دارن که خانم دکتر یا آقای دکتر خطاب بشن شروعش از همینجا هست.
اگر کسی در طول ترم ها خوب درس خونده باشه میتونه اونجا تاثیرشو ببینه و ببینه که چقد پیشرفت داشته میتونه بیماری ها رو تا حد زیادی تشخیص بده، میتونه مسیر درمان رو تو ذهنش تصور بکنه.
دوره اینترنی اینطوریه که بچهها باز با اساتیدشون به بخشهای مختلف میرن. بیمارها ویزیت میشن، تو این مقطع تنها تفاوتش با دوران کارآموزی بحث کشیک ها هست که تو هر بخش به تعداد اینترن ها کشیک های مختلف داریم. و اونجاست که اگه فردی بدون علاقه وارد شده باشه شناخته میشه و میبینه اینهمه درس خونده ولی پزشکی اون چیزی که فک میکرده نیست.
بعد سه ترم 12,13,14 که تموم میشه فرد به عنوان پزشک عمومی میتونه تصمیم بگیره که در ادامه چه مسیری رو میتونه در پیش بگیره.
معمولا بیشترین فشار و تغییری که در دانشجوهای پزشکی وجود داره تو 5 ترم اول هست علتش هم اینه که یه تغییر فازی وجود داره. مثل هر دورهی دیگه ای که بچهها ممکنه تجربه کرده باشن مثلا متوسطه دوره اول به دبیرستان طبیعیه که بچها تو سطح درسیشون افت داشته باشن تا بیان خودشونو با شرایط تطبیق بدن یا بعضیا ممکنه شناخت قبلی داشته باشن و اوضاعشون بهتر باشه ولی اکثرا 90% تا بیان خودشونو با شرایط تطبیق بدن طول میکشه و ممکنه کمی افت داشته باشن.
بیشترین و سخت ترین قسمت درس خوندن هم همون دوران علوم پایه هستش که فرد بعد از کنکور و سپری کردن یه تایمی با یک سری کتاب های محدود، وارد دانشگاه میشه و اونجا سطح درس خوندن متفاوت هست.بچههایی که زیست شناسی میخونن میدونن که قید ها چقدر مهمه. من ترم اول تو دانشگاه درس بیوشیمی رو داشتم و برای بیوشیمی رفرنس تهیه کرده بودم، فک میکردم قلق درس خوندن توی دانشگاه مثل دوران دبیرستان هست که باید قید هارو خط بکشی، سرعت درس دادن اساتید توی دانشگاه خیلی بیشتر از اون چیزی هست که ما توی کنکور یا دوران مدارس داریم. بعد از یه مدتی دیدم اینطور نمیشه و اگه بخوایم ریز به ریز مثل مدرسه بخونیم خیلی طول میکشه و ممکنه ترم تموم بشه و ما فقط یکی دو فصل از کتاب رو خونده باشیم. برای همین میگم طول میکشه بچهها خودشونو با شرایط تطبیق بدن.
تو دوران علوم پایه اگه کسی بخواد برای سوادش بخونه که تو دوران بالینی بتونه ازشون استفاده کنه و بتونه بیمار رو نجات بده و نقش داشته باشه تو پروسه درمان ماکسیمم روزی 3 الی 4 ساعت کفایت میکنه ولی دیده شده بچهها تو ترمای اول درگیر موارد دیگهای میشن که تو دانشگاه براشون جذابه و این افت تحصیلی خیلی چشم گیر میشه و برای امتحان به قصد پاس کردن میخونن.
رشته پزشکی واقعا با بقیه رشته ها فرق میکنه. این شب امتحانی خوندن خیلی وقتا جمع میشه و منجر به پاس نشدن و افتادن تو این درسها میشه. و از اونجایی که پزشکی خودش مسیر طولانی ای داره خیلی نسبت به چیزی که هست طولانی تر خواهد شد. اگه بدون علاقه انتخاب بشه باعث فرسودگی در فردمیشه.
اینجور نباشه که اگه دوستتون رفت تفریح بگید کاش جای اون بودم، اگه علاقه باشه دانشجو مجاب میشه که برای درسش وقت بذاره و با علاقه یاد بگیره نه فقط به قصد پاس شدن. این باعث میشه فرد با سواد بیاد بالا و تو هر مسیری که انتخاب کنه جزو افراد سرشناس بشه.
تو ترم های بالاتر شاید درسها به فشردگی و سختی علوم پایه نباشه و دستشون اومده که چطور بخونن و ساعت مطالعه کمتری دارن شاید در حد 2,3 ساعت مطالعه پیوسته در روز داشته باشن کفایت کنه.
بعد از اون درسایی که حالت بالینی دارن مطالعه باید ادامه دار باشه مثلا روال روی 3 ساعت کفایت میکنه.
باز اهداف فرق میکنه مثلا یه نفر دوس داره جزو 2/5% برتر آزمون علوم پایه باشه نیاز به ساعت مطالعه بیشتری داره. یک نفر دوس داره استریت بشه(به صورت خلاصه استریت ها کسایی هستن که بعد از تموم شدن دوران پزشک عمومیشون بدون اینکه برن طرح تو آزمون رزیدنتی شرکت بکنن) این افراد طبیعتا به ساعت مطالعه بیشتری نیاز دارن. فرد میتونه برنامه ریزی خوبی داشته باشه که در کنار اون به کارهای دیگه ای برسه.
توی دوره ی استیجری یا کارآموزی و دوره ی اینترنی یا کارورزی کارای عملی خیلی زیاد میشه و بچهها میتونن یه سری چیزا از اساتید یاد بگیرن و حتی بعدش به صورت مستقل تو بیمارستان هایی که رزیدنت محور نیستن و تعداد دانشجو های تخصص کمی دارن کار میوفته رو دوش استیجر و اینترن و بچهها اگه علاقه داشته باشن میتونن انجام بدن.
برای مثال گرفتن نوار قلب، بعد از یه مدت فرد میتونه کم کم نوار قلب رو تفسیر بکنه و خیلی بیماری ها هست که از روی یه نوار قلب ساده میشه فهمید و بعضی وقتها ممکنه فرد انقد با دقت باشه که یک سری نکته هایی رو ببینه که به چشم کسی نیومده.
یا مثلا بحث ان جی تی یو هستش لوله ای هست که مثلا فردی بستری میشه و به هر علتی نمیتونه از راه دهانی غذا بخوره این لوله رو براش میذاریم. این یکی از کار های بالینی هست که انجام میشه.
توی بحث تفسیر آزمایش ها خیلی فیلد جذابیه جزو موارد پاراکلینیک محسوب میشه فرد میتونه از طریق اون تشخیص بذاره برای خیلی از بیماری ها.
یا مثلا استفاده از دستگاه سونوگرافی چیزی هست که من خودم تو دوران استیجری یاد گرفتم. گاهی اوقات بیماری رو میارن که تصادف کرده و تروما بهش وارد شده، تروما یه آسیب خیلی شدید هست که به هر علتی به فرد وارد میشه.
سختی ها که اگه بخوام به دو دوران قبل ورود به بیمارستان و بعدش تقسیم کنم، قبلش بچهها درگیر درس ها هستن و تنظیم ساعت مطالعه متدوام در هرروز ممکنه اذیتشون کنه البته اگه برنامه ریزی داشته باشن هم میتونن برای درس هاشون وقت بزارن و هم به کارای دیگه برسن.
و بعد از اون بیشتر دوره ی اینترنی و کارورزی هست که ممکنه در وضعیتی که فرد کشیک هست یه مقدار فشرده تر باشه و شاید نتونید به برنامه های دیگه تو اون 1 سال و نیم آخر برسید.
به این صورته که مثلا فرد صبح وارد بیمارستان میشه با اساتید راند یا همون ویزیت رو میگذرونه یه سری کار هست که باید انجام بدن مثل پر کردن فرم مشاوره و تقسیم کردن آزمایش ها، بسته به تایم استاد صبح تا ظهر وقت روتیشن ها هست تا ساعت 1یا 2 ظهر تو بیمارستان میمونه. کسایی که کشیک دارن لازمه که تا فردا صبح تو بیمارستان بمونن و بعد از اون استراحت نداره و فردا شده و روز بعد باز تایم ویزیت روز بعدی هست. برای همین تو بعضی بخش ها ممکنه بعضی از بچهها نتونن خواب کافی داشته باشن و کشیک های شب داشته باشن.
باز همه بخش ها اینطور نیست و خیلی بخشها هست که محیط استراحت داره که ما بهش میگیم پاویون که بچهها میتونن استراحت بکنن و شمارشونو میذارن تو بخش های مختلف و اگه کاری پیش بیاد پرستار یا رزیدنت اون بخش تماس میگیره با اینترن کشیک و ازش میخوان که بیاد تو بخش اون کار رو انجام بده اینطور نیس که تو کشیک شب لازم باشه فرد اصلا نخوابه.
منتهی تو بعضی بخش ها بهخاطر سنگینی کار به خصوص بخش هایی که با اورژانس در تماسه لازم هست که 2,3 ساعت تو تایم شب بیدار بمونه و کشیک بده. این اوج سختی ای هست که بعد از ورود به بیمارستان وجود داره که باز کسایی هستن که علاقه دارن و حتی کشیک های بیشتری میمونن و چیز های بیشتری یاد میگیرن پتانسیلش رو دارن و میان کنار ما که ببینن چیکار میکنیم تا یاد بگیرن و حتی بچههای استیجری که ممکنه کشیکی هم به عهدشون نباشه تو خیلی از بیمارستان ها میان و کنار ما سعی میکنن هر کار انجام میدیم پله به پله بیان و کار های بالینی رو یاد بگیرن.
رشته هایی هستن که بچهها حقوقی نمیگیرن از بیمارستان هایی که میرن مثل رشته پرستاری و در دوران کارورزی هم حقوق کمی میگیرن. ولی رشته پزشکی جزو رشته هایی هست که تو همون دوره ی کارورزی هر ماه حقوق بهشون داده میشه که بسته به تورم اخیرا دستمزد رو بالاتر بردن ولی خیلی رقم قابل توجهی نیست ولی خب نسبت به قبل شرایط بهتره و ماهیانه 2/5 میلیون هستش. من خودم تو دوران اینترنیم که 14,15 ماه پیش بود با 1,600 شروع شد بعد شد 1,900 و الان 2,500 که قطعا سالیان بعدی بیشتر هم خواهم بود ولی حالا بسته به کشیک هایی که میدیم این قیمت متعارفه.
ولی خب بعد از اون با انتخاب مسیر وارد دوران تخصص و طرح میشه رزیدنتی حقوق متفاوت تر خواهد بود و طرح هم بستگی داره که فرد کجارو انتخاب میکنه. مناطق محروم حقوق بالاتری دارن ولی حدود بخوام مشخص بکنم ماکسیمم از 10 تا 30 میلیون هست به ازای هر ماه که پزشک عمومی میتونه داشته باشه.
بعد از اون اگه فرد بخواد مسیر تخصص یا رزیدننی رو انتخاب بکنه حقوقی که به صورت مصوب هست برای افراد مجرد ماهی 6 میلیون و افراد متاهل ماهیانه 8 میلیون تومن که باز به این وضعیت اعتراض شده و شاید در ماه های آینده چه حقوق دورهی کارورزی و چه حقوق دورهی رزیدنتی بیشتر هم بشه.
بچهها ممکنه بگن این مقدار خیلی کمه باید بگم که این ثابت نیس و متغیره و دوره ی طرح حدود 2 سال هست که بعد از اون افراد تو شاخه های مختلف تقسیم میشن. مثلا زیبایی خیلی طرفدار پیدا کرده و در آمد خوبی دارن، اگه بخوان که ادامه بدن باز دوران رزیدنتی هم برای بیشتر رشته ها حدود 4 سال هست که ماهی 6 الی 8 میلیون رو داره که بعد از اون وقتی متخصص وارد جامعه میشه طبیعتا حقوق بیشتری خواهد داشت.
خیلی بچهها از الان به فکرش هستن که چی دوست دارن باید بگم اینطور نیست که بشه از الان مشخص کرد توی این دوره ی 7 ساله و کارورزی بچهها بهتر میتونن انتخاب بکنن که اون علایق و استعدادی که دارن با کدوم یکی از رشته ها جور در میاد.
رشته های تخصصی ادامه ی همون رشته هایی هست که در دوره ی کارآموزی و کارورزی داریم که به صورت تخصصی وارد اون رشته میشه و 4 سال اون رو میخونه.
بخوام اسم ببرم رشته های جراحی دار هستن. خود رشته ی جراحی عمومی سر دسته هست که امسال تو دفترچه آزمون تخصص یه سری رشته هایی رو که بچها قبلا تو دوره ی فوق تخصص میتونستن انتخاب بکنن به صورت مستقل وارد تخصص کردن.
به صورت ساده تر قبلا مثلا رشته جراحی قلب رو هرکس میخواست انتخاب کنه اول باید 4 سال جراحی عمومی رو میخوند و بعد از اون 2 سال به صورت اضافه تر دورهی فلو شیپ یا دستیاری فوق تخصص قلب رو میخوند که مجموعا 6 سال میشد امسال اومدن این قضیه رو تسهیل کردن و جراحی قفسه سینه و جراحی قلب و عروق جزو رشته های مستقل شده و فرد میتونه بلافاصله بعد از عمومی این رشته رو به عنوان دستیار تخصصی انتخاب کنه و طول تحصیلش 5 ساله هستش خود جراحی عمومی 4 ساله هست.
رشته های دیگه که جراحی دار هستن چشم پزشکی هست که جراحی های میکروسکوپی انجام میدن، رشته ارتوپدی، رشته اورولوژی، رشته ent که فرد میتونه اگه علاقه مند به رشته های جراحی دار باشه انتخاب کنه.
باز اگر کسی علاقه ای به حضور در اتاق عمل نداشته باشه رشته هایی هست مثل عفونی، رشته قلب که با جراحی قلب فرق داره، روانپزشکی، اطفال، داخلی، بیهوشی، نورولوژی و اعصاب که جزو رشته های خیلی خوبی هستن که بحث جراحی رو ندارن.
در طول این دوره 7 ساله و طرح فرد میتونه انتخاب کنه چه مسیری رو میخواد ادامه بده، بعد از عمومی اگه مستقیما وارد طرح بشه میتونه به شناخت بهتری از خودش برسه و بفهمه کدوم یکی از این رشته ها مناسبش هست.
من کسی بودم که با علاقه این رشته رو انتخاب کردم و شبی که جوابا اومد و دیدم که با رتبه ای که دارم میتونم وارد دانشگاه مورد علاقم بشم تا چند روز بعدش اصلا نمی خوابیدم و امیدوارم همه بچها این لحظهی شیرین رو تجربه کنن، خانواده خیلی خوشحال میشن.
ترمای اول آدم احساس خوبی داره بعد از اون درسا که حالت تئوری تر دارن تموم میشن و یه مقدار بالینی تر میشن درس ها خیلی جالبه، میشه بیماری های مختلف رو تفسیر کرد من همیشه لذت میبرم که چه چیزی باعث این بیماری شده الان چیکار میشه کرد و بعد دارو ها رو میخونی و میفهمی با چه مکانیسمی تو مدیریت وضعیت بیمار دخالت داره و این حس خوبی رو در کسایی که علاقه دارن ایجاد میکنه.
این روزا به عنوان کسی که 2 ماه دیگه درسم تموم میشه احساس متفاوتی دارم چون با علاقه انتخاب کردم این رشته رو و خیلی درس خوندم. امیدوارم همه کسایی که با علاقه این رشته رو انتخاب کردن با علاقه هم خارج بشن نه با فرسودگی. یه نگاهی به عقب میکنم و میبینم چه سختی هایی رو پشت سر گذاشتم و کشیک ها رو تموم کردم و با یه حس و حال خوب برای آیندهام میجنگم حس غیر قابل وصفی داره که بچهها خودشون باید تجربهاش کنند.
من چون دوست دارم تو بخش بالینی بیشتر کار بکنم و اطلاعات درستی به دست بیارم که چه تخصصی رو انتخاب بکنم میخوام وارد طرح بشم.
بچهها اینم باید بدونن که ما یه بخشی هم داریم به اسم پایان نامه که باید یه موضوعی رو انتخاب کنیم و از اون موضوع دفاع کنیم تا بتونیم فارغ التحصیل بشیم. این روزا یکم درگیر اون پایان نامه هستم. مهر و آبان که مهلت دفاع باشه بعد از اون طرح رو انتخاب میکنم.
بین 3 تا از رشته هایی که عرض کردم یکم تردید دارم که کدوم رو انتخاب کنم چون خودم تو بخش های مختلف که میرفتم از طریق حذف بخش به این نتیجه رسیدم که کدوم مسیر رو انتخاب کنم ولی در نهایت گزینه هایی که تو ذهنم تصور میکنم یکی چشم پزشکی هست، یکی جراحی قلب و روانپزشکی هست که بین این ها تردید دارم. و گفتم بهتره وارد طرح بشم که بتونم دقیق تر انتخاب کنم.
بچههای پزشکی بعد از این که 7 سال دوره اینترنیشون تموم میشه پایان نامهشون رو ارائه میدن بعد از اون باید انتخاب بکنن که برن طرح یا نه. طرح به خدمت در منطقه محروم گفته میشه، اینکه میگم محروم شاید خیلی هم محروم نباشه مثلا شاید شهرهای کوچیک یا روستاهای نزدیک محل زندگی خودتون باشه. یه دوره ای هست که شما در اون یک سری چیزا یاد میگیرین مدیریت یه بخش کوچیک که دست شماست رو یاد میگیرین. یه توضیحی درباره چیزهایی که خودم تجربه کردم بگم. خیلی از بچهها پرسیدن واقعا میشه در کنار پزشکی به کار های دیگه هم پرداخت میشه تفریح های مختلف داشت؟ کلا ما تو هر جایگاهی که باشیم هر رشته ای که بخونیم و هر کاری که بخوایم انجام بدیم قراره یه تایمی از شما گرفته بشه و شما اگه بتونید تایمتون رو درست مدیریت بکنید مطمئن باشید که میتونید کار های دیگه هم در کنارش انجام بدید. حالا درسته سال های آخر اینکه بخوای کارای دیگه بکنی سخت باشه و تفریحاتت یکم محدود تر باشه ولی اگه شما میخواید که یه چیز جدی رو تو زندگیتون تجربه کنید کاری که براتون یه جایگاه خوب داشته باشه حقوق خوب داشته باشه و در کل بعد از دوران دانشگاهتون یه تجربه خوب براتون باقی بمونه صددرصد همین تایم رو برای رشته های دیگه هم باید بذارید بنابر این برای سختی رشته، پزشکی رو کنار نذارید. همون قدر که سخته همون قدر هم لذت داره و عادت میکنید به این مسیری که انتخاب کردید. تقریبا میشه گفت تو این دوره ی 3 ساله که من اول راه هم هستم من خیلی از کارایی که میتونستم با رشته های دیگه انجام بدم تو پزشکی هم انجام میدم. پس سعی کنید خودتون رو محدود نکنید.
مشاوران
نظرات کاربران
هیچ نتیجه ای یافت نشد!
نظری برای این دانش آموز ثبت نشده است