تکلیف سوالاتی که حین آموزش نمیتونیم جواب بدیم چی میشه؟!🧐
خلاصه مصاحبه
فایل صوتى مصاحبه
متن مصاحبه
خیلیاتون گفتید این سوالارو ول میکنید و دیگه کار نمیکنید، یه سری هاتون نمیدونستید چه تایمی باید این سوالات رو کار کنید و در رابطه با اینها گیج بودید.
موضوع اول، وقتی میخوایم یه مبحث رو شروع بکنید به آموزش غالبا یا فیلم میبینید یا تدریس دبیرتون هست یا علاوه بر تدریس دبیر خودتون درسنامه میخونید، تو مراحل بعدی چیزی که خیلی مهمه چیه، اینه که شما نگاه کنید ببینید سوالاتی که دارید حل میکنید از چه منبعی هستش، باید از منبع آموزشی باشه.
منبع آموزشی یعنی چی؟ یعنی نزدیک به 60,70 درصد سوالات اون منبع سطح متوسط داره و سوالاتی هست که شما تقریبا میتونید به یه تسلط خوب برسید در اون مبحث،
30,40 درصد باقی مونده چیه؟ 10,15 درصد میشه اولین سوالات هر مبحثی که سوالات خیلی ساده ای هست، جایگذاری فرمول هست یا یه نکته ی ساده از درسه و کلا چیزیه که 5,6 تا تست اول رو میخوای بزنی دستت راه بیوفته.
بقیه سوالات، نزدیک به 20,30 درصد هستن که سطحشون خیلی بالاست یعنی تو همون منبع که میزنی، سوالات سخت یه منبع و سوالاتی که سطحشون بالاتره یعنی توی آزمون ها میبینید، توی کنکور میبینید، اومدن و چنین سوالاتی گذاشتن.
پس شما وقتی با یه منبع آموزشی میخوای شروع کنی و تست بزنی با یه تیر 3 نشون میزنی و با 3 مدل سوال طرف هستی. یکی میشه سوالاتی که سطح ساده ای دارن، یکی سطح متوسط که رایجه و یکی سطح سخت که شما دارید تو همه ی کتاب ها میبینید.
از علامت دار کردن سوالات و طبقه بندی سوالات تو منبع آموزشیمون میاد. وقتی شما برای اولین بار یه مبحث رو میخونی قطعا اون تسلط کامل رو نداری که همه ی سوالات رو دونه دونه جواب بدی و اینکه شما بخوای همون دفعه اول واسه سوالی که بلد نیستیش، سرش 15,20 دقیقه زمان بذاری که آخر به جواب برسی هم خوب نیست. پس در نهایت این که اگه بخواید این سوالات رو نگه داری برای بعد یا از کسی بپرسی موضوع خیلی مهمیه، یکی از اهداف علامت دار کردن تست ها همینه.
مورد اول اینه که شما باید یاد بگیرید کی ما میخوایم یه تست رو نگه داریم برای بعد یا بپرسیم، کی میخوایم همونجا حلش کنیم.
نکته اول، سوالات ساده منبع آموزشی همهش باید حل بشه تو دوره اول و هیچکدوم از این سوالات علامت دار نمیشن. ولی اون سوالات سطح متوسط و اون سوالات سطح بالا یکم قضیهش فرق میکنه.
اون سوال سطح سخته تکلیفش مشخصه، مثلا ما ممکنه 300,400 تا تست از یه درس بزنیم باز اون تست سخته رو نتونیم حل کنیم، خیلی طبیعیه، ما برای دهمین بار هم که یه مبحث رو بخونیم باز یه سری سوالات هستن که خیلی سخت ترن و اینکه شما هی درگیر باشید با این سوالات طبیعیه.
سوالاتی که خیلی سخت بودن یا از روند مطالعه شما خیلی فاصله داشتن خودشونو خوب نشون میدن و شما راحت میتونید متوجه بشید که تو این صفحه مثلا این 3 تا سوال از اون سوال های حل نشدنیه، این سوالا برای وقتیه که برای بار سوم یا چهارم میخوام خودم رو درگیر این مبحث کنم. پس اینارو یه شکل علامت دار میکنید.
حالا سوالات سطح متوسط، این سوالات علامت دار کردنشون 2 مدله، یکی علامت دار میکنی برای خودت، یکی علامت دار میکنی که بپرسی یا دوباره فردا اون تست رو حل کنی.
حالا اینکه یه تست رو علامت دار بکنم یعنی چی؟ شما الان یه سوال رو شروع میکنی به حل کردن و خیلی هم خوب میتونی پیش ببری سوال رو، حالا شاید یه نگاهی هم به پاسخنامه بندازی ولی خوب داری حلش میکنی در نهایت هم به جواب میرسی ولی بعد از اینکه سوال رو حل کردی و تموم شد به این نتیجه میرسی که این سوال خیلی خفن بود و همه ی چیزایی که داشتم از این مبحث میخوندم کامل تو این سوال مرور شد یا فرمول های مبحث نهایی تو این سوال اومده و مرور شده و چقدر خوب که این سوال رو علامت دار کنم و هروقت که خواستم مرور کنم بیام و این سوال رو حل کنم، اصطلاحا این تست ها تست های مادره، یعنی تستی که شما علامت دار میکنی و دفعه های بعدی مرورش میکنی کلی نکته ازش یادت میاد و اون مبحث برات مرور میشه. اینارو یه شکل علامت دار میکنی .
پس تا الان چیشد؟ یکی تست های سخت که مثلا با رنگ زرد هایلایتش میکنی و یکی هم تست های مادر که شاید شما اصلا توشون ایراد نداشته باشید ولی انقدر تست های ارزشمندی هستن که شما ترجیح میدی تست رو علامت دار کنی.
و مورد آخر توی علامت دار کردن تست ها، تست های متوسطی هستن که شما توی دفعه ی اول نمیتونی حلش کنی ولی اصولا خودت میدونی که من این تست رو باید میتونستم حل کنم، حالا چجوری اینو متوجه بشم؟ نگا میکنی میبینی دبیرت همچین تستی رو توی کلاس حل کرده، چیزیه که تو نمونهش رو دیدی و انتظار داشتی که حلش کنی ولی الان که اومدی توی کتاب تست کار میکنی خوب متوجهش نمیشی. یا مثلا یه تستی که تو نمونهش رو توی درسنامه میبینی یا کلاس نمیری و تو جزوه ی دبیرت اونو دیدی، یا چند تا سوال از قبل مثل این حل کردی ولی باز رسیدی به این تست نمیتونی حلش کنی. این تست دقیقا همون تستی هست که شمارو از هم متمایز میکنه. اینکه شما متوجه بشید کدوم تست قراره شمارو از بقیه جلو بندازه. اون تست دقیقا همین تسته که شما مشابهش رو دیدی و قبلا حلش کردی ولی الان نمیتونی حلش کنی و با اینکه کلی باهاش کلنجار میری یا میری تو پاسخنامه جوابو نگاه میکنی باز هم متوجهش نمیشی. این باید هایلایت سومت باشه .
داستان از همینجا به بعد شروع میشه، همه ی شما دارید درس میخونید، در نهایت از بین شما 4000 نفر دندون پزشک میشن امسال، 9000,10000نفر وارد پزشکی میشن.
حالا چی این اختلاف رو ایجاد میکنه؟ یکی هست که میاد رها میکنه و میگه خب من این مباحث رو خوندم دفعه بعدی هم یه دور میخونم تموم میشه میره، ولی یکی هست که میگه درسته من این مباحث رو خوندم ولی میبینم 100 ,200 تا تستی که برای این مبحث زدم 20 تاشو علامت داری کردم که باید میتونستم همون بار اول حلش کنم، یا مبحث برام گنگه، درسته زدم ولی بلدش نیستم، یا اگه الان بخوام حلش کنم نمیتونم. میاد چیکار میکنه؟ یا بررسی دبیر داره، میره از دبیرش میپرسه و دبیر حل میکنه سوالاتو و یاد میگیره، یا دبیر نداره و تو خونه خودش درس میخونه میگرده ویدیو پیدا میکنه میشینه سوال 15 تستش که شبیه اون سوال هست رو نگاه میکنه که ببینه دبیر داره چیکار میکنه، حالا که فهمید دبیر چجوری داره حلش میکنه دوباره میشینه خودش اون تست رو حل میکنه. یا بچه هایی که دبیر محور نیستن میشینن اون قسمت درسنامه رو میخونن، میرن کتاب میخونن، یا زنگ میزنه از دوستش میپرسه. پرسیدن عیب نیست، ندونستن عیبه.
ایراد کار خیلی از شماها همینه. یکی میاد میگه من ساعت مطالعم 10,12 ساعته خوبم میخونم، تستم میزنم، فیلمم میبینم، چهارشنبه پنج شنبه هم مرور میکنم جمعه که میرم آزمون درصدام بالا نمیاد، میگم این موارد رو رعایت میکنی؟ میرسم به این سوال که مبحثی که یاد نگرفتی چیزی که بلدش نیستی رو دوباره برمیگردی سرش یا از دبیر یا شخص دیگه ای میپرسی؟ میگه نه، دقیقا مشکل همینجاست. این کار خیلی بیشتر از چیزی که فکر کنید داره کار شمارو خراب میکنه، مگه میشه از یه مبحث 10,15 تا سوال حل نشده باقی بمونه و انتظار داشته باشی که گذر زمان و اینکه دفعه بعد میخونی مشکل خودش حل بشه. این سوالات باید پرسیده بشه.
من سال دهم اصلا درس نمیخوندم به کنکور هم فکر نمیکردم، برای همین درس های دهم رو اصلا بلد نبودم. یه معلم فیزیک تو مدرسه داشتیم که همه چیز رو میپیچوند، داده های مسئله رو توضیح نمیداد و یهو ضرب و تقسیمش رو انجام میداد و این برای من که بلد نبودم قابل فهم نبود، تو بازه ای که من میخواستم شروع کنم، تابستون دوازدهم بود، به مامانم گفتم من اصلا دبیرم برای فیزیک خوب نیست چیکار کنیم؟ مامانم گفت برو کلاس یا با همین دبیری که داری بیرون کلاس بگیر، این دبیر خیلی خوب بود تو شهر ما ولی جوری تدریس میکرد که من نمیفهمیدم تو کل سال دهم نفهمیدم چیزی، گفتم من اصلا نمیفهمم حرف های این دبیر رو، کاش یه نفر باشه بیاد فقط کتاب رو به من درس بده، یکی از فامیل های دورمون که دبیر فیزیک بود رو پیدا کردیم که به من کتاب رو تدریس کنه. ما شروع کردیم از همون ابتدا هر سوالی داشتم میپرسیدم که این چجوری حل شده، پاسخنامه کتاب خیلی سبز رو میآوردم میگفتم من اینو نمیفهمم راه حلش چیه، ایشون چون در سطح کتاب تدریس میکردن یه سری سوال ها رو میموند وقت میذاشت تا حل کنه ببینه چیه بعد برای من توضیح بده، ولی همون چند ساعتی که من فیزیک رو خیلی ابتدایی و سریع کار کردم معجزه کرد، یه حجم زیادی از مشکلات فیزیک من حل شد، و این مشکل چرا حل شد؟ برای اینکه من خودم پیگیرش بودم، منم بلد نبودم، اینکه پرسیدم و درگیرش شدم در نهایت یاد گرفتم.
یه کار دیگه ای هم که میکردم به خصوص برای درس ریاضی و فیزیک، شما اگه رفع اشکال نکنی نمیشه. برای یازدهم ما میز هامون رو با بچه ها گرد میکردیم توی کلاس و دونه دونه سوال حل میکردیم، یکی حل میکرد و بقیه نظر میدادن که چجوری اینجوری حل شده. و خیلی سوالات رو اینجوری حل میکردیم. چون اونجاهایی که نمیدونستی و نمیفهمیدی رو همونجا میپرسیدی. این برای بچه هایی که دهم، یازدهم یا دوازدهم هستن یکی از بهترین کارهایی هست که میتونید تو مدرسه انجام بدید.
ما یه همسایه داشتیم که دبیر ریاضی بود، من هرکسی رو میدیدم که میتونه به من حتی 1 سوال بیشتر بهم یاد بده میرفتم ازش میپرسیدم، من هر سری که یه مبحث رو میخوندم زنگ میزدم به همسایهمون که دبیر ریاضی بود و میگفتم من میخوام بیام این سوالاتم رو بپرسم و رفع اشکال کنم، من سوالارو میگفتم ایشون برام حل میکردن، همسایهمون یه دختر داشت که از من 2 سال بزرگتر بود، یکبار ایشون بهم گفت اونقدری که تو ازم سوال پرسیدی دخترم ازم نپرسیده. شما نباید ترس از پرسیدن داشته باشید باید انرژی بذارید. درسته الان داری میخونی ولی وقتی آخر شب نگاه میکنی که 10,15 تا سوال رو دستم مونده که بلد نیستم حلشون کنم و نیاز دارم یکی برام توضیح بده وقتی ول میکنی و نمیری دنبالش که برات توضیح بدن و یاد بگیری، تهش میشه اینکه تو یه سری چیزارو خوندی و اشکالاتتم حل نکردی، اون اشکالات با تو میمونه و سر جلسه کنکور میبینی بله اونجاهایی که باید میرفتی میپرسیدی ولی تنبلی کردی و نرفتی بپرسی الان شده سوال کنکور و نمیتونی حلش کنی. شما باید تا میتونید بپرسید.
بچه ها تو مدرسه کلاس شیمی میرفتن ولی من نمیرفتم، من سوالاتی که بلد نبودم رو میرفتم از اونهایی که کلاس میرفتن میپرسیدم. من به چشم دیدم کسی که سطح پایینی داشته ولی انقدر پرسیده و پیگیر بوده سطحش رو آورده بالا و درصدش رو خیلی تغییر داده، ولی کسی ام بوده که همیشه درصدش 60,70 بوده ولی 60,70 هم مونده، چرا؟ چون اون 30 درصدی که بلد نبوده رو نرفته بپرسه که اون 60,70 بشه 80,90.
شما باید هرکاری میتونید انجام بدید که اون سوال توی ذهنتون برطرف بشه، حالا یکی دسترسی به دبیر داره، تو نداری! اشکالی نداره، این همه دبیر فیلماشون هست، سایت آلا هست رایگان در اختیار شماست. برید نگاه کنید هیچ اشکالی نداره، یا برید درسنامه رو بخونید ولی به هرحال باید خودتون رو درگیر اون سوال کنید، اگه تمام این مواردی که گفتم نبود تهش اینه که شما باید بشینید خودتون وقت بذارید مسئله رو بالا پایین کنید که در نهایت بفهمید. پس حواستون به رفع اشکال باشه.
به طور کلی عید امسال بازه ی جمع بندی و مرور شما تلفیق میشه و کسی میتونه در نهایت نتیجه خوبی بگیره، چه از کنکور اردیبهشت چه امتحانات و چه کنکور تیر ماه که بتونه این بازه ی جمع بندی و مرور عید رو در هم تلفیق کنه و بتونه به بهترین نحو این رو مدیریت کنه ، برنامهش هم خیلی حساسه، ولی اینکه شما چطور بتونی مدیریتش کنی چیز مهمیه.
این بستگی داره شما شروع از صفر رو چی تفسیر کنی، بعضی وقت ها از بچه میپرسم شروع صفر یعنی چی؟ میگه مثلا من 4,5 تا مبحث رو از هر درس خوندم توی بقیه ش صفرم، درصورتی که این آدم صفر نیست، اگه این حالت هست شما باید بازه ی 2,3 هفته ای رو برای جمع بندی و مرور حتما بذارید برای کنکور اردیبهشت ولی اگه کامل صفر هستین یعنی از هر درسی حساب میکنی یکی دوتا خوندی اونم بدون تست و آشفته کار کردی بله این شروع از صفره، به نظر من کنکور فرهنگیان رو کنار بذاره و برنامهش رو برای کنکور تیر بچینه، چون اون قطع شدن زنجیره که شما بخوای واسه کنکور اردیبهشت بخونی بعد بری دنبال کنکور تیر باعث میشه شما هم مباحث کمتری بخونی و هم اون قطع شدن باعث میشه خیلی از فرصت هاتون رو از دست بدید .
مبحث های ضعیفتون رو از اینجا به بعد باید تقسیم کنید. یکی بخش هایی که توش ضعیف هستید و واقعا مبحث سنگینیه مثل حرکت شناسی، مثل اسید و باز، مسائل الکترو شیمی ، و یکی مبحثی که شما توش ضعیف هستی ولی این ضعیف بودن شما بخاطر سختی مطلب نیست بخاطر کم کار کردن شماست، اگر جزو دسته اول بودی یعنی مباحثی که همه میگن سخته و واقعا سخته شما فقط برای امتحانات نهایی براش وقت بذارید و تست کمتری ازشون بزنید، یعنی سعی کنید فقط برای امتحان نهایی خودتون رو آماده کنید از اینجا به بعد، ولی اگه مبحثیه که شما کم کار کردید تنها چیزی که باعث میشه شما به تسلط برسی تو اون مطلب تست زدن هست. اگه نمیتونی یه تایم 3,4 روزه بذاری که تست هاش رو پیدا کنی و کار کنی، به صورت روتین بذار تو برنامهت و مثلا روزانه 10,12 تا تست ازش حل کن که به تسلط برسی.
ایشون گفته دهمه، برای بچه های دهم اشکالی نداره بشین سوالات رو دونه دونه حل کن چون وقت داری، دهم اگه واقعا مفهومی میخونی یادمیگیری تو تابستون تست بیشتر میزنی که خیالت راحت باشه ولی به صورت کلی، شما باید حواستون باشه که سوالات از یه جایی به بعد وقتی که داری روش میذاری تایم مُرده هست، یعنی هیچ اندوخته ای بهت اضافه نمیکنه، عملا از یه جایی به بعد به صورت کلی حواست از سوال هم پرت میشه.
به خصوص برای بچه هایی که امسال کنکور دارن، شما 30 ثانیه تا 1 دقیقه باید سوال رو بخونی و بفهمی تا یه حدی و شروع کنی به حل کردن و یه چیزی حدود 2 تا 4 دقیقه باید روی سوال وقت بذاری تا به جواب برسی، اصولا برای سوالی که اولین باره میبینی حدودا باید 5 دقیقه زمان بذاری یا کمتر اگر داره تایم شما از این بیشتر میشه باید جلوش رو بگیری و بگی من این سوال رو نمیتونم اوکی کنم برید سراغ پاسخنامه و شروع کنید به خوندن پاسخنامه، و حواستون هم باشه که حداکثر زمان ممکن 5 دقیقه هست که برای سوال باید وقت بذارید. حداکثر 1 دقیقه وقت برای خوندن سواله 2,3 دقیقه باید برای حل سوال بذارید و اگه نتونستید باید تو اون 2,3 دقیقه باقی مونده برید سراغ پاسخنامه. پس سعی کنید بیش از حد طول ندید سوالات رو.
این دقیقا همون چیزی هست که دارم میگم. تعداد زیاد مبحث خوندن هیچ جا به درد شما نمیخوره مگر اینکه شما امتحان نهایی داشته باشی و این تعداد مبحثی که خوندی از مباحث دوازدهم باشه .
اما اگر این مباحث زیاد که شما کار کردی از مباحث پایه هست میگم بسه هی مبحث اضافه نکن ولی انقدر خوندن تو سطحی هست که هیچ به دردت نمیخوره اینجا میگم که لطفا ادامه ندید به خوندن و از اون مباحث تست انتخاب کنید و بزنید از هر مبحث 50,100 تا تست بزن تا خیالت راحت بشه که تو اون مبحث به تسلط کافی رسیدی بعد برو سراغ مبحث بعدی که اگه 60,70 درصد مباحث رو کار کردی حداقل 40,50 درصدش رو کامل بلد باشی ، بعد اونجا مجاز به پیش روی هستی.
مشاوران
نظرات کاربران
هیچ نتیجه ای یافت نشد!
نظری برای این دانش آموز ثبت نشده است