مصاحبه با دکتر محمد نصرالله پور دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه اردبیل | مشاور تیم مدیکال استوز
خلاصه مصاحبه
فایل صوتى مصاحبه

متن مصاحبه
سلام خوش اومدید به این قسمت از رادیو مدیکال. قراره درباره شروع از بازه دی و بهمن صحبت کنیم که ببینیم اصلا میشه از بهمن شروع کرد. مشاوری که قراره باهاش صحبت کنیم تجربه ی مشابه داره یعنی خودش هم از بهمن شروع کرده.


محمد نصرلله پور هستم دانشجوی دندونپزشکی اردبیل. قبلا ۱ ترم پزشکی خوندم و قبل اون هم ۱ ترم حسابداری خوندم. امیدوارم صحبت هام به بچه ها کمک کنه.


من 3 بار کنکور شرکت کردم سال 98 و 99 و 1400. سال 98 رتبه 6000 آوردم اون سال خیلی درس نمیخوندم بیشتر مشغول ورزش و فوتبال بودم سال 99 سرم به سنگ خورد و نشستم درس خوندم ولی چون خسته ی پشت کنکور بودم از بهمن ماه شروع کردم به درس خوندن ، تا خرداد خوب میخوندم بعد از خرداد کنکور تعویق خورد افتاد 31 مرداد که من از خرداد تا مرداد نتونستم درس بخونم و علت اینکه نتونستم قبول بشم همین بود و رتبه 3000 آوردم. سال 1400 که دیگه خیلی خسته شده بودم تقریبا از اسفند و فروردین شروع کردم تا کنکور خوندم و میانگین ساعت مطالعه 1400 هم 5 ساعت 6 ساعت بود ولی سال 99 تقریبا 10,11 ساعت میخوندم . و سال 1400 رتبه 1300 رو آوردم که پزشکی آوردم و 1 ترم خوندم ولی منصرف شدم و رفتم دندانپزشکی.


از تابستون تا اسفند صفر صفر نبود، روزانه 1,2 ساعت میخوندم. کلا سال 1400 سالی بود که نمیتونستم خیلی درس بخونم ولی اینجوری بود که روی 70,80 درصد مطالب مسلط بودم ولی بحث مهم مطالعه نبود این نکته وجود داشت که من اون سال ذهنیت این رو داشتم که قبول میشم، چیزی که خیلی از بچه ها ذهنیتش رو ندارن، کنکور یه مبارزس که بچه ها از قبل شکست خورده میرن سراغش.


سال 99 یه سری اتفاقات افتاد که روز کنکور منو بهم ریخت ،سال 1400 که اومدیم من با این ذهنیت شروع کردم که من حتی اگه 3,4 ماه هم بخونم قبول میشم با اینکه ساعت مطالعه بالایی هم نداشتم، من چون به مطالب مسلط بودم توی اون چند ساعت مطالعه فقط تست میزدم ، ما اون زمان عمومی هم داشتیم و من تقریبا 150,200 تا تست عمومی میزدم و 150,200 تا هم تخصصی میزدم. توی اون 5,6 ساعت زمان من فقط با تست زدن میگذشت. و قطعا عامل موفقیتم همین تست زدن بود، به بچه ها هم میگم شما روزانه 300,400 تا تست بزنید مهمم نیست که تو چقد زمان اون تست هارو بزنید ولی روزانه 150,200 تا تست رو بزنید.


وقتی یه اتفاقی برای بار اول میوفته سخته ولی وقتی یه نفر اون کارو انجام بده پشت سرش بازهم اون اتفاق میوفته و بقیه هم میتونن انجامش بدن، مثلا یه فردی به اسم رستگار رحمانی از سربازی میاد بدون هیچ زمینه ای با معدل 14 دیپلم کنکور میده و میشه نفر اول کنکور اون سال وقتی یه نفر میتونه با چنین شرایطی و از بهمن شروع کنه و موفق بشه خب من نوعی هم میتونم اینکارو کنم غیر ممکن نیست، شدنیه.


یه مشکلی که در پدر ها، مشاور ها و بزرگتر ها وجود داره اینه که چون خودشون شکست خوردن مارو با ذهنیت منفی روبرو میکنن، من اون سالی که میخواستم کنکور بدم میدونستم که اون سال با تایم کم مطالعه تونستم تقریبا 3000 بیارم، پس امسال با همون حدود تایم مطالعه میتونم نزدیک 1000 بیارم، و نکته بعد اینکه ذهن تاثیر پذیره وقتی ذهن من از قبل شکست پذیر باشه از قبل فقط 1 بار با خودم بگم که من نمیتونم، من تو این راه موفق نمیشم، این کار سخته، از همون اول میبازی! وقتی شما به ذهنت تلقین میکنی، نمیتونی.

من پارسال اولین سالی بود که دانش آموز کنکوری داشتم از مدیکال، 3 تا از دانش آموزان من رتبه های بالا 70,80 هزار بودن. یکیشون دنیز بود رتبه 80 هزار پارسال بود، دنیز امسال 186 آورد بدون سهمیه ایثارگری، بدون هیچ سهمیه ای، از 80 هزار پارسال به 186 رسید.

چیزی که من توی دنیز میدیدم که شبیه من بود این بود که همیشه با اینکه 40,50 بود میگفت من میرسونمش به 80,90 و این ذهنیت باعث میشد بیشتر تلاش کنه، از 8,9 ساعت شروع میکرد و میرسوند به 12,13 ساعت.

خیلی چیزها محرک این هستن که ما تلاش کنیم، یکی محرکش پوله، یکی کمک به دیگران و جامعه ست، ولی بحث اینه که اون محرک رو باور داشته باشیم، خیلی ها بودن که با توجه به این نکته به هدفشون رسیدن.

مثال ذهنیت موفق خیلی زیاده، من به بچه های خودم همیشه میگم، سمت ما تورک نشین ها یه آقایی هست به اسم بهداد سلیمی قهرمان المپیک بودن. ایشون میگفت که وقتی آقای رضا زاده طلای المپیک گرفت من 18 سالم بود به خودم گفتم منم یه روز این رکورد رو میزنم حتی تا اون موقع وزنه برداری هم نمیرفتم ولی با اون ذهنیتی که داشت گفت اومدم بعد 5,6 سال اون رکورد رو زدم و آقای رضا زاده کسی بود که نزدیک من بود و داشت ایستاده من رو تشویق میکرد. چیزی که تو زندگی همه آدمهای موفق هست ذهن موفقه! کسی که قبل کنکور به خودش بگه نمیتونم، واقعا نمیتونه و کسی که بگه میتونم حتی اگه مطالعه کمی هم داشته باشه اون برنده ست.

از 100 درصد جامعه، 5 درصد از ضریب هوشی پایین برخوردارن، 5 درصد هم ضریب هوشی بالایی دارن باقی اون 90 درصد در یک سطح هستن و بستگی به تلاش و ذهنیت افراد داره. بچه ها وقتی میخوان شروع کنن تنها کاری که انجام میدن اینه که به کارهایی که تا الان کردن نگاه میکنن و وضعیتی که الان درش قرار دارن، این خیلی خوبه، من اگه تو نقطه صفر باشم قطعا باید تلاش بیشتری کنم که پله پله برم بالا ولی درعین حال به نقطه پایین تری برسم مثلا صفرم رو کنم 50 این چیزیه که واقعیته و کسی که تو نقطه 50 باشه قطعا اگه به تلاشش ادامه بده میتونه چند پله از من جلوتر باشه و به نقطه 80,90 یا هرجایی که براش تلاش کرده برسه، ولی چیزی که خیلی مهمه اینه که روند مطالعه آدم به خصوص برای کنکور، توی تایم های اول توی ماه های اول صعودی تره و رشد سریع تره این چیزیه که من تجربهش رو داشتم.

من سال یازدهم که تصمیم گرفتم درس بخونم و شروع کنم یهو از تراز 5700 خودمو رسوندم به تراز 6600 و کل بازه یازدهم روند صعودی من رشد سریع تری داشت، این اتفاقیه که همیشه توی ماه های اول مطالعه میوفته چون آدم جون بیشتری برای درس خوندن داره، انرژی بیشتری داره، انگیزه بیشتری داره و کلا مطالب جدید بیشتری آدم یاد میگیره، بنابر این همه ی این تفاسیر و همه ی این مشکلاتی که ممکنه وجود داشته باشه یه طرف و این بحث که بچه ها نگرشش رو باید داشته باشن خودشونو باور داشته باشن اعتماد به نفس داشته باشن و بدونن که این رشد صعودی اگه تلاششون کافی باشه قطعا اتفاق میوفته خیلی میتونه تاثیر گذار باشه.

یه زمانی آدم به یه درصدی میرسه که اون درصد رو هرکاری میکنه نمیتونه تکون بده مثلا من خودم درصد زیست شناسی 80 دارم دوستمو میبینم که از درصد 40 رسیده به 80 ولی من اون 80 رو نتونستم تکون بدم. یه سری از بچه ها از این بازه به بعد شروع میکنن به مرور مطالب اینجا بازه ای هست که بچه ها ثابت میمونن و بقیه بچه هایی که تا الان خوب تلاش نکردن میتونن خودشون رو برسونن اگر برنامه ریزی درستی داشته باشن، اگر ساعت مطالعه خوبی داشته باشن و آگاهی و شناخت داشته باشن نسبت به وضعیت خودشون، قطعا اگه این ها رو در نظر بگیرید خیلی اتفاقات میتونه بیوفته. ما الان نیومدیم بهت بگیم تو قطعا پزشکی میاری یا دندون میاری، بستگی به تلاشت و بستگی به جایگاهی که الان توش قرار داری و خیلی فاکتور های دیگه داره. ولی قطعا شما میتونید چندین پله خودتون رو جلو بندازید اگه براتون واقعا مهمه سعی کنید از این بازه نهایت استفاده رو کنید. چیزی که من همیشه به بچه هام میگم اینه که تاثیر من و امثال من ،آدم های اطراف ،محیط دورتون روی کنکورتون فقط 20,30 درصده، انتظار معجزه از افراد نداشته باشید که برنامه خاص داشته باشه، معجزه خودتونید. خودتون باید سعی کنید که بهش برسید.

بعدا که رتبه ها اومد و وارد دانشگاه شدید وارد یک محیط بزرگتر شدید میبینید که میتونستید بیشتر تلاش کنید، میتونستید رتبه ی بهتری بیارید ولی من 100 خودم رو نذاشتم بعضی وقت ها کسایی مثل من که 2,3 سال کنکور میدیم، اصلا به این فکر نکنید که علاقه ای به درس داشتیم، ما هم حالمون از درس بهم میخورد ولی بحث این بود که هرسال که رتبه ها میومد یه سال 6000 یه سال 3000 من میدونستم که چیکار کردم که این شده 3000 و نشده زیر 1000. حتی اون سالی که من 1300 آوردم و پزشکی قبول شدم و توی اردبیل پزشکی سراسری میخوندم، اون سال هم من شوق این رو داشتم که کنکور بدم. وقتی من میتونستم سراسری تبریز_تهران بخونم باید تلاش بیشتری میکردم تا بتونم این کار رو بکنم. ولی این عذاب وجدان خودتون هست که باعث میشه اذیت بشید، حرف و حدیث فامیل و دوستان به کنار بعد یه مدت دیگه مهم نیست واستون ولی چیزی که شما رو اذیت میکنه همینه که 100 خودتون رو واسه کنکور نذاشتید.
یک نکته ای اضافه کنم، اینکه ما فکر میکنیم از این جا به بعد دیگه نمیشه، این تلاش و اون کاری که میخوام بکنم رو بذارم برای بعد، این خیلی اشتباهه بخاطر اینکه اون بعدا هیچوقت نمیاد، چون نا امیده، چون فکر میکنه نمیشه، کلی بهونه ممکنه تو ذهن خودش بتراشه، مطمئنا ماه بعد هم نمیخونه، بعد از کنکور 403 هم نمیخونه و همینجوری نخوندن ادامه پیدا میکنه. پس لطفا اینو یادتون باشه، ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازهست، هر چقدر زودتر شروع کنید قطعا نتایجش رو زودتر میبینید. بچه ها خیلی وقت ها ساعت 9 شب گزارش کار میفرستن میگن امروز نتونستم کاری پیش اومد، مثلا میگم خب تا 9 نخوندی، 9 تا 12 که 3 ساعت فرصت داری حداقل همونو بخون. اینکه میگن من از فردا شروع میکنم خوب میخونم واقعا اتفاق نمیوفته، کسی که الان 3,4 ساعت فرصت داشته باشه ولی استفاده نکنه بعدا هم نمیتونه از فرصت هاش استفاده کنه.


بچه هایی که از الان میخوان شروع کنن، رسوندنشون به کنکور اردیبهشت خیلی سخته، و یه ذهنیتی که بچه ها دارن که اگه به کنکور اردیبهشت نرسم، یعنی کنکور اردیبهشت تراز بهتری میده، توی کنکور اردیبهشت رتبه بهتری میشه آورد، ببینید این مشخص نیست، پارسال خیلی از بچه های ما فکر میکردن توی دی ماه این اتفاق میوفته ولی نشد. کنکور تیر ماه حتی مهم تر از کنکور اردیبهشته ولی بحثی که وجود داره، توی ریاضی شما میتونید اون بخش هایی که 60,70 درصد کنکور هست رو بخونید و خیلی هم راحت میتونید بخونید تو این بازه مثل فصل تابع، مثلثات، حد، مشتق، کاربرد مشتق، احتمال و هندسه 12 برای نهایی ها. این 7 تا فصل 60,70 درصد کنکورتون رو جمع میکنه.

توی شیمی حفظیاتش خوبه، یه سری فصل ها رو میشه حذف کرد مثلا فصل 3 دهم حلیاتش رو میشه حذف کرد، یا فصل 1 دوازدهم بعضی قسمت های حلیاتش رو میشه حذف کرد چون زیاده.

برای زیست شناسی هیچ جا نباید حذف بشه، فقط فصل 3 دوازدهم که ژنتیک هست باید حذف بشه، یکی هست میگه من ژنتیک رو بلدم میتونم جواب بدم ولی مسئله اینه که ژنتیک توی کنکور سخت میاد، و توی کنکور نمیگن فلانی شما ژنتیک زدی درصد بالاتری بهت بدیم، مهم اینه براشون که تو چند تا سوال رو میتونی جواب بدی، پس ارزش وقت گذاشتن سر جلسه کنکور رو نداره.

توی درس فیزیک هم یه سری فصل ها مثل نوسان تعداد سوالاتش زیاده ولی حجمش هم زیاده، اون رو میشه حذف کرد ، مثلا فصل 4 دوازدهم 2 تا سوال داره، واسه اونا وقت بذارن کافیه. یا فصل 2 یازدهم رو میتونن حذف کنن. کلا حذفیات کمتری باید داشته باشن توی کنکور چون نمیشه گفت من مثلا اونایی که خوندم رو حتما میتونم بزنم.

حذفیات کمتری پس باید داشته باشن در این بازه و میشه رسوند، بچه ها فکر میکنن اگه جمع بندی رو زودتر شروع کنن جواب بهتری میگیرن، مثلا دی ماه بود بچه ها میپرسیدن پس کی جمع بندی رو شروع میکنیم. خیلی زود شروع کردن مهم نیست ،اونایی که زود شروع میکنن نمیتونن نتیجه خوبی بگیرن، زمان مناسب خودشو داره، برای جمع بندی 1 ماه 1ماه و نیم کافیه. اینجور نیست که شما 2,3 ماه مونده جمع بندی کنی.

این موضوع رو بچه هایی که کنکور 99 دادن میفهمن. من خودم، کنکور که عقب افتاد از یه جایی به بعد دیگه نه آزمون بود که بزنی، سوالا تکراری بود و دیگه اون ارزشی که باید رو نداشتن خودت خسته شده بودی، همه اینا هست، این جمله ی ای کاش تایم بیشتری داشتم سال 99 برای خیلی از ما اینجوری بود که کاش فقط سریع تر کنکور رو بگیرن تموم شه بره.
در رابطه با درس ها باید بگم که بچه ها شما صفر صفر نیستین که یعنی تو بازه ی دهم،یازدهم، دوازدهم و بچه هایی که کنکور مجددی هستین، توی تابستون، بالاخره یه چیزایی خوندین. یکی از کارهایی که میتونید انجام بدین اینه که یه وقت بذارید و چیزایی که خوندین تا الان رو یه مرور ریز کنید بعد برید سراغ بخش هایی که آقای دکتر گفتن و اون بخش هایی که کار نکردید رو بذارید توی برنامه و کار کنید.
اگر کاملا صفر هستین، کنکور اردیبهشت به نظرم کنکور خوبی نیست که بخواید روش سرمایه گذاری کنید یعنی برای اونجا جمع بندی کنید، مطالب رو جمع کنید، و یکم برنامهتون آشفته میشه و این آشفتگی باعث میشه به دوتا کنکورتون هم نرسید. پس اگه صفر هستین یا مباحث کمی رو خوندین هدف اصلیتون کنکور تیر ماه باشه ولی توی برنامه ریزیتون حتما بگید که من تو فروردین فلان مباحث رو میخوام بخونم، یه جوری که خیالتون همه جوره راحت باشه، بچه هایی هم که امتحان نهایی دارید سعی کنید که به مطالب دوازدهم اولویت بدید.


منابع تقریبا مثل همه، مثلا تست شماره 20 خیلی سبز تقریبا مشابه تست شماره 80 گاجه، مهم اینه اون منبعی که داریم میخونیم رو کامل بخونیم و کامل بزنیمش.

خیلیهاتون درسنامه خوندن رو به حساب درس خوندن و تکمیل اون درس میدونید ولی اینطور نیست، ما وقتی یه فصل یا یک درس رو تموم میکنیم که تست هاش تموم بشه. یعنی زیر 300,400 تا تست اگه واسه فصلی بزنید، اون فصل رو نمیتونید یاد بگیرید، چون کنکور خاصیتش اینه.

وقتی میبینید یکی درصد 70,80 میزنه توی کنکور مطمئن باشید حداقل 9000 یا 10000 تا تست زده، ده هزار تا تست چیزی نیستا الان شما هر کتاب تست رو بزنی جمعش میشه همینقدر مثلا دهم 3 هزار تا تست، یازدهم 3 هزارتا تست، دوازدهم 3 هزار تا تست. اینجوری نیست که نشه رسوند.

بچه ها میرن کتاب تست های جمع بندی میخرن ولی من پیشنهادش نمیکنم، من به بچه های خودم میگم آزمون های سال قبل قلمچی یا کنکور های سال 94,95 به بعد رو بزنن. ساعت مطالعه هرچقدر بیشتر باشه همونقدر بهتره ولی هرچقدر بیشتر تست بیشتر نه فقط مطالعه. کسی که تستش بیشتر باشه قطعا جواب بهتری میگیره، اگه تعداد تست کم باشه ولی روزی 12,13 ساعتم بخونه نمیتونه جواب بگیره. کلا کنکور تو سه چیز خلاصه میشه، دوتای اولی تسته و سومی پیوستگی.


شما وقتی درس میخونید، امروز میخونید و انتظار دارید نتیجش رو یک هفته بعد ببینید ، من همیشه به بچه ها میگم که این تلاشی که تو امروز کردی نتیجش رو دو هفته بعد یا دو ماه بعد مشخص میشه اینجوری نیست که شما امروز 10 ساعت درس بخونی و فردا بتونی همه ی تست هاش رو بزنی ، به مرور این ساعت مطالعه تاثیر میزاره . کنکور مثل مسابقه ی دو هستش ، خیلی از افراد بعد از این خسته میشن ، این هرسال بوده. خیلی ها میگن نه من ادامه میدم من اینجوری نیستم خسته نمیشم. ولی این اتفاق میوفته و برای همه هم اتفاق میوفته. بعد از عید خسته میشن، بعد از فروردین خسته میشن میزارنش کنار، خیلی ها براشون اتفاقی پیش میاد که مجبورن بزارنش کنار . مهم اینه که شما تو این مسیر خسته نشید ، این پیوستگی خیلی مهمه توی کنکور این 4,5 ماهی که مونده پیوسته باید خونده بشه. اینجوری نیس که من امروزو ول کنم فردا وقت هست. نه دیگه فرصتی نیست، اگه تا دی ماه، بهمن، اسفند از دست دادی از اینجا به بعد رو از دست نده . اینجوری هم نیست که شما امروز بخونی دوهفته بعد که آزمون زدید و نتیجه مطلوب نبود نا امید بشید ، هرچی که الان میخونید کمه کم 2 ماه دیگه نتیجه میده. من خودم تجربه ای که تو کنکور 98 داشتم ، هیچوقت زیست رو بالای 50 درصد نزده بودم توی هیچ آزمونی. دو هفته سه هفته من تمرکزم رو گذاشتم روی زیست و من توی کنکور زیست رو 80 درصد زدم. پس عجله نکنید برای موفق شدن همه چیز آروم آروم پیش میاد، همه چیز آروم آروم جلو میره توی کنکور اینجوری نیست که امروز بخونی فردا نتیجش رو ببینی .


خیلیهاتون استعداد هایی دارید و تو ذهنتون رویا پردازی میکنید که دلیل اصلی موفق نشدن تو کنکوره، یکی استعداد موسیقی داره، یکی توی ورزش استعداد داره، توصیه اولم اینه که، دانشگاه مکان خیلی بزرگیه و واسه هر استعداد شما کلاس و مسابقه و همه چی داره، واسه موسیقی اتاق رادیو دارن میتونید برید ضبط کنید، واسه ورزش هر 2,3 ماه مسابقه دارن، یعنی فضای بزرگتریه اگه وارد دانشگاه بشید ولی مهم اینه با چه رشته ای قبول بشید اینکه ازش راضی باشید مهمه.

همه ی رشته ها خوبن ولی واسه 3 رشته اصلی پزشکی، دارو و دندان اهمیت خاصی قائل هستن توی دانشگاه و قابل حس کردن هست.

نکته دوم همون چیزی که بارها گفتم، ذهن تاثیر پذیره، خیلی از بچه ها میان میپرسن من اگه بخونم موفق میشم؟ از الان شروع کنم موفق میشم؟ همین که تو خودت باورش نداری که اگه الان شروع کنی موفق میشی، این یعنی اگه من بله یا خیر هم بگم تو باز موفق نمیشی، اولین قدم خودتونید بچه ها، نذارید ذهن های منفی اذیتتون کنه، توی خانواده ها از الفاظ منفی ممکنه استفاده کنن، دبیر های ما تو مدرسه از الفاظ منفی استفاده میکردن، ولی اینطوری نیست.

مثلا دنیز جامعی بود از رتبه 80 هزار رسید به رتبه 186، خانم عبدللهی بودن از رتبه 40 هزار رسیدن به رتبه 1800، خانم جلالی از رتبه 80 هزار رسیدن به 8,9 هزار، همه ی بچه ها اینجوری بودن.

کسی که تلاش بکنه نتیجهش رو حتما میبینه. خواستن آفریدن است، خواستن توانستن که به ما گفتن لفظ اشتباهیه! اگر شما یه چیزی رو میخواید باید برید دنبالش باید واسش تلاش کنید، بیخوابی بکشید، باید واسش اذیت بشید، به راحتی به دست نمیاد.

خیلی از بچه ها هستن که بهونه تراشی میکنن که من وضعیتم فلانه، خونمون اینجوریه، فقط شما نیستید که مشکل دارید، خیلی از بچه ها بعد از آزمون از پدر مادرشون حرف میشنون باهاشون اختلاف دارن، توی خونه دعواشون میشه، از همه حرف میشنون، هیچکس بدون مشکل نیست فکر نکنید فقط شما هستید که مشکل دارید، ولی بهونه ها رو بذارید کنار، تا زمانی که نگید مشکل اصلی منم و اطرافیان رو مقصر ندونید و شرایط رو مقصر ندونید نمیتونید پیشرفت کنید، و یه تلنگری براتون لازمه که همه ی اینارو بذارید کنار، به خودتون بیاید و شروع کنید به خوندن اون درس ها و تلاش کردنتون.

و خودتونم اذیت نکنید، اگه قرار نیست واقعا بخونید الکی وقت نذارید برای کنکور، برید دنبال کار های دیگه ولی وقتی این مسیر رو انتخاب میکنید دیگه وسطش پشیمون شدن و نا امید شدن رو باید بذارید کنار، باید 100خودتون رو بذارید پاش، یا باید اینوری باشید یا اونوری، زمان کمی هم نیست، طرف با معدل 14 میاد رتبه 1 کنکور میشه، یعنی وقتی یه نفر میتونه 1 کنکور بشه با شروع کردن از بهمن یعنی شما هم میتونید، کار نشد نداره. فقط بستگی به خودتون داره.